کویر من از گلهای ارغوانی رنگ خشکید و به اندوه دچار شد
دیگر در این صحرای بی آب و علف، نشانی از حیات نیست
هر تَرک در دل این کویر، زخمیست در عمق جان من
بنگر که چگونه کویرم پر از زخم شده است
زخم هایی که روزی فکر میکردم تو مرحم آنها بودی
– مسعود شطرنجی –